لیانالیانا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

ماه کوچولوی مامان و بابا

سیزده بدر95

  دهم فروردین مامان مهین و بابا جلیل رفتن ولی قبل از رفتنشون چون روز مادر بود یاسر همه رو بیرون شام دعوت کرد خوش گذشت ولی ته دل ناراحت رفتنشون بودیم مامان اینا شب میخواستن حرکت کنن سمت تهران من لیانارو حمام بردم  تا رفتنشونو نبینه توی حمام داشت آب بازی میکرد یهو گفت مامان درو باز کن من مامان مهین و بابا جلیل ببینم  گفتم نه مامان بزار حمامت بدم بعد یهو زد زیر گریه گفت رفتن کرج  بچم دیگه بزرگ شده میدید ساک و وسایلشون بسته و آماده اس  متوجه شده بود میخوان برن و با جواب سربالای من حدس زد که رفتن ..اون لحظه قلبم از ناراحتی لیانا داشت کنده میشد ولی خوب چاره ایی نیست و باید این لحظه هارو گذروند..از حمام که اومد زیر لب خیلی ...
27 فروردين 1395

نوروز 95

29 اسفند من و لیانا از صبح بیرون رفتیم تا خورده ریزهایی که لازم داریم بخریم بعد از خرید موقع ظهر ارفتیم خونه عزیز ناهار اونجا بودیم و لیانا با بچه های عمه اش سرگررررم بازی اجازه نمیداد بیایییم خونه که به کارهام برسم نشون به نشون ما تا ساعت ده شب اونجا بودیم آخرش با اشک و گریه آوردیمش  امسال تصمیم داشتم یه هفت سین کوچولو  توی اتاق لیانا روی میزش بچینم برای اینکه آروم بشه و گریه نکنه سریع اومدم روی میزش خریدای هفت سین گزاشتم و توضیح دادم براش گفتم مامان کاراشو انجام بده باهم  سفره هفت سینتو تزیین میکنیم فعلا اینا رو میز باشه حتی ماهی هارو توی تنگ نگذاشته بودم  کلیییییییییی کار داشتم عاشق این برنامه ریزی های خوشگلمم که به س...
21 فروردين 1395

خرابکاری 94

خوب تا جایی نوشتم که  لیانا خانوم با دستهای کوچولوش بهم در درست کردن سبزه های هفت سین کمک کرد ولی دو روز بعد کوزه ها توسط لیانا افتادن و خلاصه به هرترتیبی بود جونه هارو چسبوندیم به کوزه ها یکی دو روز گذشت یعنی تقریبا 27 اسفند حین بازی کردن باز به میز برخورد کرد و محتویات میز که شمال کوزه های نازنین و یه ظرف سبزه دیگه بود خورد خاکشیر شدن حالا سه روز تا سال تحویل مونده و من همیشه معتقدم باید با دستهای خودمون سبزه سبز کنیم البته این اعتقاد از مادربزرگ مرحوم بهم منتقل شده..هیچی دیگه نشستم از حرصم به سبزه های پخش و پلا قهقه زدم  حالا لیانا نارحته که اینجوری شده و از خنده های من عصبی شده میگه چرا میخندی خنده نداره میگم مادرجان چیکار کنم...
21 فروردين 1395
1